بچه

امروز داشتم با خودم فکر می کردم کاش که هیچ کس بزرک نمی شد که می شد که تو همون دوران کودکی می موندیم کاش اصلا بزرگ نمی شدیم کاش تو همون حس بچگی می موندیم کاش اینقدر دروغگو نبودیم یه مثلی هست که می گه هر چی بزرگتر می شه عاقلتر میشه الان دیگه باید عوضش کرد و گفت که هر چی بزرگتر می شه حقه باز تر می شه دروغگو تر می شه آشغال تر میشه .....

چرا ما بزرگ می شیم  واسه اینکه به همه دروغ بگیم حتی به خودمون حتی به خانوادمون حتی به خدای خودمون آخه چرا

چرا تو همون دوران نمی مونیم که بزرگترین دروغمون خراب کردن اسباب بازیه و به بقیه نگیم یا گم کردن وسایل دیگران یا خط کشیدن روی کتاب بقیه است مگه اونوقتا چیش بود که الان بزرگ شدیم از فهم اونا عاجز هستیم چرا الان این کارارو می کنیم فرق ما با اون وقت چیه  دنبال دخترا کردن یا سوار ماشین پسرا شدن اونوقت افتخارمون به پدر و مادرمون بود الان به 1000 دوست دختر یا دوست پسر داشتن یا اینکه کراک و شیشه بکشیم آخه چه مرگته که تو این دنیای کوفتی افتادی دنبال آشغال بازی بسه دیگه دنبال چی می گردی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کاش همون بچه می موندیم کاش که همون نگاه مظلوم و پاک یه بچه رو داشتیم کاش که صداقت گفتار یه بچه رو داشتیم کاش که وقتی یه اشتباه می کردیم حداقل جرات معذرت خواهی رو هم داشتیم کاش که مثل یه بچه، آدم بودیم